یکنواختی و روزمرگی

روزمرگی

مقدمه

زندگی بشر امروز دچار روزمرگی و یکنواختی شده است. او هر روز صبح بیدار می شود و معمولا با کلی انرژی منفی و به سختی و به اجبار روز خود را آغاز می کند. صبحانه تکراری، لباس تکراری، مسیر تکراری، آدمها، مسائل و… . در واقع مغز او در تله ی تکرار اسیر شده است.

در این مقاله به بررسی علل این مسئله می پردازیم. اینکه  چرا مغز ما دچار روزمرگی می شود و چرا در تله ی یکنواختی و تکرار اسیرشده است. اینکه چرا مغز ما عادت می کند به عادت کردن و اینکه  راه حل چیست؟

طرح بحث: روزمرگی چیست؟

مغز اکثر انسان ها دچار روزمرگی شده است، در واقع همه چیز برای آنها رنگ یکنواختی و تکرار گرفته است. اما روزمرگی دقیقا چیست؟ روزمرگی یعنی روز را شب کنیم در حالی که چیز جدیدی یادنگرفته باشیم. یعنی تکرار باورها و عادتهای اشتباه. روزمرگی یعنی نداشتن رویا و ذوق و شوق. یعنی تکرار شکستها،  لذت نبردن عمیق از زندگی و شاد نبودن و در کل یعنی تکرار و تکرار و تکرار. بشر امروز که به شدت از این یکنواختی خسته شده است، تصور می کند زندگی همین است  و نمی تواند جور دیگری زندگی کند. در واقع مغز نتوانسته خود را از این تله آزاد کند.

روزمرگی چیستچرا مغز ما دچار روزمرگی می شود؟

سوالی که مطرح می شود این است که بشر چرا دچار یکنواختی شده است؟

آیا همه انسانها دچار یکنواختی و روزمرگی شده اند؟

دلایل مختلفی وجود دارد که باعث شده مغز ما دچار یکنواختی شود که در اینجا به چند مورد آن اشاره میکنیم:

  1. سرعت زیاد تکنولوژی :

سرعت زیاد زندگی و تکنولوژی، باعث شده که بشر امروز وقت برای فکر کردن راجع به سبک زندگی خود نداشته باشد و روندی تکراری را در پیش گیرد. او مدام عجله می کند و به فکر تغییر و تحول نیست.

  1. مغز:

مغز ما ترجیح می دهد یک کار روتین را انجام دهد تا اینکه بخواهد مدام تصمیم بگیرد و بر سر دو راهی باشد. انجام کارهای تکراری برای مغز بسیار راحت تر از مواجه شدن با مسائل و کارهای جدید می باشد.

  1. باور:

باوراینکه زندگی همین است و نمیتوان جور دیگری زندگی کرد. مغز به الگوهای ناکارآمد اطراف  خود نگاه میکند و فکر میکند چون همه به این شکل زندگی میکنند پس زندگی همین است و نمیتوان جور دیگری فکر و عمل کرد.

  1. ترس از تغییر:

مغز از تغییر می ترسد، پس ترجیح می دهد در همان راهی که می شناسد باقی بماند تا اینکه بخواهد راه و روش خود را تغییر دهد. تکرار یعنی امنیت. اما نمی داند که این خود یک نوع مرگ تدریجی است.

ترس از حرکت، ترس از ناشناخته ها، ترس از شکست، ترس از دست دادن و… مواردی هستند که باعث می شوند بشر دچار یکنواختی شود.

درصدی از مردم دنیا هستند که زندگی بسیار پربار و پرهیجانی را تجربه می کنند و هر روزشان با دیروز متفاوت است. آنها اساتید تغییر و تحول هستند و می دانند که خوشبختی خارج از دایره ی تکرار است.

چرا مغز ما دچار روزمرگی می شود؟راه حل چیست؟

در اینجا به چند راه حل ساده ولی کاربردی اشاره میکنیم:

  • رسیدن به نقطه عطف :

باید مغز را به نقطه ی عطف برسانیم. یعنی مغز از همه چیز ناراضی باشد و یک بار و برای همیشه تصمیم بگیریم دیگر با کیفیت و استانداردهای قبل زندگی نکنیم. نقطه عطف یعنی حس کردن درد با تمام وجود.  درد از وضعیت موجود بس است.  باید جور دیگری زندگی کرد و این حق من نیست.

  • داشتن رویاهای بزرگ :

رویاهای کوچک را آرزو مکن، زیرا برای تکان دادن قلبت به اندازه کافی قدرت ندارند. برای رهایی از یکنواختی و روزمرگی، باید اهداف و رویاهای بزرگی را برای مغز خود متصور شویم و هر روز یک قدم در جهت آنها حرکت کنیم. زندگی یعنی حرکت در جهت رویاهای بزرگ.

  • هر روز باید از خود بپرسید:

چگونه میتوانم خودم را تغییر دهم؟ چگونه میتوانم جور دیگری زندگی کنم؟

چگونه میتوانم کار، وضعیت عاطفی، شرایط جسمانی، سطح اطلاعات و… را تغییر دهم؟

  • باور:

باوراین که میتوان جوردیگری زندگی کرد،زندگی صحنه های زیادی دارد که من هنوز ندیده ام. باید باور کنید که می توانید جور دیگر زندگی کنید.

  • رها کردن تمام ترسها:

باید شجاع باشید، به خود اعتماد کنید و در جهت اهدافتان پرواز کنید. ترس هارا کنار بگذارید. باید از دایره ی امن خود خارج شوید.

  • فکر کردن:

در طول هفته، زمانی برای فکر کردن به خود و زندگی و سبک و روشی که اتخاذ کرده اید اختصاص دهید. از خود بپرسید:

  1. آیا این همان زندگی ای است که همیشه آرزوی آن را داشته ام؟
  2. آیا جور دیگری میشود زندگی کرد؟
  3. آیا به سمت رویاهایم حرکت میکنم یا از آنها دور می شوم؟
  4. من واقعا چقدر شادم؟

راه حل فرار از روزمرگی

نتیجه گیری

مغز بشر امروز دچار روزمرگی و یکنواختی شده است. روزمرگی یعنی داشتن یک زندگی تکراری و بی روح. این امر دلایل مختلفی دارد. مثل ترس از تغییر یا عدم تفکر و… .

باید حواسمان باشد که زندگی‌مان دچار روزمرگی نشود یا اگر شده است، با داشتن رویاهای بزرگ و رها کردن ترس ها، پا را فرا تر از مرز های تکرار بگذاریم تا بتوانیم یک زندگی پویا داشته باشیم.

در انتها باید بگویم که شما می توانید یک زندگی رویایی داشته باشید، اگر خودتان را لایق رویاهایتان بدانید و پای کوبان به سمت رویاهایتان حرکت کنید.

شما قوی ترین موجود در کل جهان هستی هستید اگر خود را باور کنید.

دوستدار همیشگی شما

رامین لوزانی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *