گام هشتم: بخشش دیگران

گام هشتم: بخشش دیگران

عنوان :بیاعتمادی و خشم نسبت به دیگران و بخشش چیست؟

  • مقدمه

انسان موجودی اجتماعی است و در عین حال که مدام می خواهد خود را بی نیاز از دیگران نشان دهد، در اعماق وجودش بسیار وابسته انسان‌های دیگر است اما در موارد زیادی از دست دوست و آشنا و غریبه ناراحت و دلخور می شود. خشم از دیگران باعث بی‌ اعتمادی یا ایجاد فاصله زیاد شده و روابط او را سرد و نا امن می‌کند. در اینجا می خواهیم ببینیم چگونه می توانیم دیگران را ببخشیم و دوست داشته باشیم و از این خشم رها شویم.

  • طرح بحث

آیا شما هم از دیگران ناراحتید؟ آیا کسی هست که در زندگی به شما خیلی بدی کرده یا کسی هست که از آن متنفر باشید یا خشم داشته باشید؟ اگر هست، از شما تقاضا دارم این متن را با توجه و دقت بیشتری بخوانید .

در طول زندگی ما همیشه اتفاقاتی می‌افتد که باعث می‌شود ما از دیگران خشمگین و ناراحت شویم. گاهی حق با ما بوده، گاهی سوءتفاهم است، گاهی حق با طرف مقابل است و… . ما مدام به دنبال حق میگردیم. اما واقعیت امر این است که اصلاً مهم نیست حق با چه کسی است، مهم این است که باید این مسئله را برای ذهن ناهُشیار خود حل کنیم. چرا که این حس های منفی باعث کاهش راندمان مغز شده و در ادامه  تبعاتی را به همراه خواهد داشت.

بی‌اعتمادی و خشم نسبت به دیگران و بخشش چیست؟

اما چرا ما از آدمها خشم داریم؟ در جایی احساس کردیم که حق ما را خورده اند. در جایی احساس کردیم که به ما بی احترامی شده یا به ما زور گفته اند و یا اینکه ما را نادیده گرفته اند. وقتی کسی به ما دروغ می گوید خیلی به هم می ریزیم.

این ناراحتی ها و خشم ها در ما جمع شده و باعث می شود کم کم از آن شخص متنفر شویم یا در گذر زمان به  اعتماد ما نسبت به آدم‌های دیگر لطمه وارد می‌کند.  روز به روز منزوی تر و بی اعتماد تر می شویم. دیگر با آدم ها صمیمی نمی‌شویم، درد و دل نمی کنیم و خودمان نیستیم (یک خودسانسوری عجیب). این امر باعث می شود روز به روز در زندگی منزوی تر و تنها تر شده و دیگر شاد نباشیم .

گاهی مدام بدی های آدم ها را مرور می کنیم یا مدام به عزیزانمان می‌گوییم او در حق ما چه بدی هایی کرده. می دانید چرا؟ یا می‌خواهیم در جایگاه قربانی قرار بگیریم و توجه و ترحم دیگران را به خود جلب کنیم یا فکر می‌کنیم با نفرین کردن آن فرد، او را عذاب می دهیم و یا اینکه ضمیر ناخودآگاه با یادآوری این خاطره می خواهد ما حواسمان را جمع کرده و دوباره به کسی اعتماد نکنیم.

اما این تکرار نه تنها هیچ کمکی به ما نمی کند، بلکه حال ما را بدتر کرده و اتفاقات مشابه آن را بیشتر جذب می‌کنیم. با خشم و تنفر و نفرین کردن شخص، اتفاقی برای آن نمی‌افتد ما تنها در حال نابود کردن خودمان هستیم. چرا که این احساسات منفی جسم و روح ما را مسموم می کنند.

در اینجا، می خواهم به چند نکته اشاره کنم که به شما کمک می کند تا بتوانید انسان هایی را که به شما بدی کرده‌اند راحت‌تر ببخشید تا هم با حال خوب از این خشم رها شوید، هم از این جنس اتفاقات کمتر برایتان پیش بیاید .

از این خشم رها شوید

  • نکته ی اول: به جای اینکه مدام به دنبال این باشید که بگوید حق با کیست، به دنبال حال خوب باشید. مهم نیست که حق با شما بوده یا نبوده، مهم این است که آن اتفاق افتاده و دیگر نمی‌توان گذشته را تغییر داد، اما می‌توان از آن درس گرفت و درد هایش را فراموش کرد. مهم این است که از خشم خالی شوید و حالتان خوب باشد.
  • نکته ی دوم: یادتان باشد، یکی از ریشه های سرطان (طبق تحقیقات انجام شده) تنفر از یک انسان و خشم زیاد است. آن موضوع هر چقدر هم که مهم باشد باز هم ارزش آن را ندارد که شما دچار سرطان یا یک بیماری جسمی یا روحی شوید. این خشم و تنفر، جسم و روح شمارا ویران می کند.
  • نکته ی سوم: به جای غر زدن و آه و ناله کردن و جلب توجه منفی از اطرافیان، از جای خود بلند شده و آن موضوع را برای خود حل کنید و بپذیرید که این اتفاقات در زندگی پیش می آید و از خود بپرسید : چگونه می توانم این مسئله را فراموش کنم؟ چگونه می توانم برای کودک خودم حلش کنم؟ چگونه می توانم از این خشم رها شوم؟ این اتفاق چه نکات مثبت و آموزنده ای برای من داشت؟
  • نکته ی چهارم: شاید بگویید او لایق بخشش نیست و من نمی خواهم او را ببخشم. یادتان باشد که ما کاری به لیاقت آن شخص نداریم. شما لایق زندگی خوب هستید پس او را به خاطر خودش نمی بخشید، او را به خاطر خودتان و حال خوبتان باید ببخشید.
  • نکته ی پنجم: همه ی انسانها از بچگی آسیب‌های زیادی دیده‌اند. اگر انسانی به شما بدی کرد او را به چشم یک بیمار روحی که آسیب های زیادی دیده نگاه کنید و از او دلگیر نباشید و حتی برایش دعا کنید. چرا که شما واقعا نمی دانید آن شخص چه گذشته ی سختی داشته است.

اما واقعاً بخشش چیست؟ آیا بخشش به این معناست که دوباره اجازه دهیم کسی از ما سوء استفاده کند؟ هرگز! بخشش یعنی رها کردن حس های بد، بخشش یعنی درک اینکه انسان ممکن الخطاست،  بخشش یعنی اینکه فکر کنیم آن موضوع آنچنان هم مهم نبوده و ارزشش را ندارد  که من خودم را ناراحت کنم. من او را می بخشم چون او نیز یک انسان و هم نوع من است. اما در زندگی حواسم را جمع می‌کنم و اجازه نمی‌دهم کسی بخواهد از من سوء استفاده کند.

یادتان باشد آدم هایی از زندگی لذت می برند که ظرف بخشش بزرگتری دارند. هر چه شما ضعیف تر باشید سخت تر خود و دیگران را می بخشید و هرچه شما قوی تر باشید خیلی راحت تر خود و دیگران را می بخشید و برای انسانهای خوب و بد دعا می‌کنید. ارزشش را ندارد من خودم را ناراحت کنم. من او را می بخشم چون او نیز یک انسان و هم نوع من است اما در زندگی حواسم را جمع می‌کنم و اجازه نمی‌دهم کسی بخواهد از من سوء استفاده کند.

بخشش چیست؟

  • نتیجه گیری

انسان موجودی است اجتماعی که بسیاری از خاطرات خوب خود را زمانی داشته که در کنار دیگران بوده اما به خاطر اتفاقاتی از دیگران دلخور شده یا خشم و نفرت دارد. این نفرت و خشم مانند سم، جسم و روح او را آزار داده و باعث میشود اتفاقات بد مشابه را دوباره جذب یا بازسازی کند.

او باید بتواند مانند خدای خود دل بزرگ و بخشنده ای داشته باشد. مانند ماندلا که گفت: «سالها منتظر بودم تا از زندان در بیایم و زندانبان خود را ببخشم».

از شما تقاضا دارم که همه را ببخشید. خود و دیگران را خیلی راحت ببخشید. ما همه در یک کشتی هستیم. ما همه سلولهای یک پیکر هستیم. همدیگر را ببخشیم و دوست داشته باشیم. با محبت کردن زشتی‌های آدم‌ها را پاک کرده و برایشان دعا کنیم تا دنیا جای بهتری شود و شادتر زندگی کنیم .

برایتان بهترینها را آرزو می کنم

 دوستدار همیشگی شما

 رامین لوزانی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *